مادر زن//مادری برای دیدار دخترش به خانه ی داماد رفت.دید دخترش گریه می كند. پرسید:عزیزم چرا گریه می كنی؟ گفت:شوهرم از خانه فرار كرده و نمی دانم كجا رفته است.مادرش گفت:حتماً پای زنی در كار است! دختر گفت: همین طوره كه می گویی! پای زنی در میان است، مادر عصبانی شد و فریاد زد این زن كیست! دختر گفت:مامان! خود شما هستی، شوهرم همین كه شنید شما به این جا می آیی از خانه فرار كرد.
پیشنهاد ازدواج//در عهد حضرت مسیح(ع)شخصی مادر پیرش را در زنبیلی می گذاشت و هر جا می رفت،همراه خودش می برد. روزی حضرت عیسی او را دید؛ به وی فرمود آن زن كیست؟ گفت:مادرم است. فرمود:او را شوهر بده. گفت:پیر است و قادر به حركت نیست.پیر زن دستش را از زنبیل بیرون آورد و بر سر پسرش زد و گفت:ای بی شرم! تو بهتر می فهمی یا پیغمبر خدا؟!